گر چه مفهوم صادقین ، مفهوم وسیعى است، ولى از روایات بسیارى استفاده مىشود که منظور از این مفهوم در اینجا تنها معصومین هستند.
سلیم بن قیس هلالى چنین نقل مىکند: که روزى امیر مؤمنان ع با جمعى از مسلمانان گفتگو داشت از جمله فرمود: شما را به خدا سوگند مىدهم آیا مىدانید هنگامى که خدا" یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ" را نازل کرد سلمان گفت: اى رسول خدا آیا منظور از آن عام است یا خاص؟ پیامبر ص فرمود: مامورین به این دستور همه مؤمنانند و اما عنوان صادقین مخصوص برادرم على ع و اوصیاء بعد از او تا روز قیامت است.هنگامى که على ع این سؤال را کرد، حاضران گفتند آرى این سخن را از پیامبر ص شنیدیم
" نافع" از" عبد اللَّه بن عمر" در تفسیر آیه چنین نقل مىکند که خداوند نخست به مسلمانان دستور داد که از خدا بترسند، سپس فرمود: کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ یعنى مع محمد و أهل بیته (با پیامبر اسلام و خاندانش)
گر چه بعضى از مفسران اهل تسنن مانند نویسنده" المنار" ذیل روایت فوق را به این صورت نقل کردهاند مع محمد و اصحابه.
ولى با توجه به اینکه مفهوم آیه عام است و هر زمانى را شامل مىشود و مىدانیم صحابه پیامبر ص در زمان محدودى بودند، عبارتى که در کتب شیعه از عبد اللَّه بن عمر نقل شده صحیحتر به نظر مىرسد.
نویسنده تفسیر برهان نظیر این مضمون را از طرق اهل تسنن نقل کرده و مىگوید:" موفق بن احمد" به اسناد خود از" ابن عباس" در ذیل آیه فوق چنین
نقل کرده: هو على بن ابى طالب (او على بن ابى طالب است).
سپس مىگوید: همین مطلب را" عبد الرزاق" در کتاب" رموز الکنوز" نیز آورده است «1».
اما مساله مهمتر این است که در آیه فوق دو دستور داده شده نخست دستور به تقوا و سپس دستور به همراه بودن با صادقین، اگر مفهوم صادقین در آیه عام باشد و همه مؤمنان راستین و با استقامت را شامل گردد باید گفته شود و کونوا من الصادقین از صادقین باشید، نه با صادقین باشید (دقت کنید).
این خود قرینه روشنى است که" صادقین" در آیه به معنى گروه خاصى است.
از سوى دیگر منظور از همراه بودن این نیست که انسان همنشین آنها باشد بلکه بدون شک منظور آن است که همگام آنها باشد.آیا اگر کسى معصوم نباشد ممکن است بدون قید و شرط، دستور پیروى و همگامى با او صادر شود؟ آیا این خود دلیل بر آن نیست که این گروه تنها معصومانند؟! بنا بر این آنچه را از روایات استفاده کردیم، با دقت و تامل از خود آیه نیز مىتوان استفاده کرد.
جالب توجه اینکه مفسر معروف" فخر رازى" که به تعصب و شکآورى معروف است، این حقیقت را پذیرفته (هر چند غالب مفسران اهل تسنن، با سکوت، از این مساله گذشتهاند!) و مىگوید:" خداوند مؤمنان را به همراه بودن با صادقین دستور داده، بنا بر این آیه دلالت بر این دارد که: آنها که جائز الخطا هستند باید به کسى اقتدا کنند که معصوم است، تا در پرتو او از خطا مصون بمانند، و این معنى در هر زمانى خواهد بود، و هیچ دلیلى بر اختصاص آن به عصر پیامبر ص نداریم".
ولى بعدا اضافه مىکند:" قبول داریم که مفهوم آیه این است و در هر زمانى باید معصومى باشد، اما ما این معصوم را مجموع امت مىدانیم نه یک فرد!، و به تعبیر دیگر این آیه دلیل بر حجیت اجماع مؤمنین و عدم خطاى مجموع امت است"
به این ترتیب فخر رازى نیمى از راه را به خوبى پیموده، اما در نیمه دوم گرفتار اشتباه شده است، اگر او به یک نکته که در متن آیه است توجه مىکرد نیمه دوم راه را نیز بطور صحیح مىپیمود، و آن اینکه اگر منظور از صادقان مجموع امت باشد، خود این" پیرو" نیز جزء آن مجموع است، و در واقع پیرو جزئى از پیشوا مىشود، و اتحاد تابع و متبوع خواهد شد، در حالى که ظاهر آیه این است که پیروان از پیشوایان، و تابعان از متبوعان جدا هستند (دقت کنید).
نتیجه اینکه آیه فوق از آیاتى است که دلالت بر وجود معصوم در هر عصر و زمان مىکند.
*** تنها سؤالى که باقى مىماند این است که" صادقین" جمع است و باید در هر عصرى معصومان، متعدد باشند.
پاسخ این سؤال نیز روشن است و آن اینکه مخاطب تنها اهل یک عصر نیستند، بلکه آیه تمام اعصار و قرون را مخاطب ساخته و مسلم است که مجموع مخاطبین همه اعصار با جمعى از صادقین خواهند بود، و به تعبیر دیگر چون در هر عصرى معصومى وجود دارد، هنگامى که همه قرون و اعصار را مورد توجه قرار دهیم سخن از جمع معصومان به میان خواهد آمد، نه از یک فرد.
شاهد گویاى این موضوع آن است که در عصر پیامبر ص جز او کسى
که واجب الاطاعة باشد وجود نداشت، و در عین حال آیه به طور مسلم شامل مؤمنان زمان او مىشود، بنا بر این مىفهمیم منظور جمع در یک زمان نیست بلکه جمع در مجموعه زمانهاست.