بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ ءَایَاتُهُ ثمُ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ(1)
أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا اللَّهَ إِنَّنىِ لَکمُ مِّنْهُ نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ(2)
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکمُثمُ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَاعًا حَسَنًا إِلىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى وَ یُؤْتِ کلُ ذِى فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِن تَوَلَّوْاْ فَإِنىّ أَخَافُ عَلَیْکمُ عَذَابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ(3)
إِلىَ اللَّهِ مَرْجِعُکمُ وَ هُوَ عَلىَ کلُ شىَءٍ قَدِیرٌ(4)
به نام خداوند بخشنده مهربان
1 الف، لام، را. من خداى بینا به همه اشیائم. کتاب من مرکب از همین حروف است و در عین حال معجزه است. کتاب من داراى محکمات و این گونه متشابهات است. این حروف رمزهایى میان اللَّه و رسولش محمّد (ص) است. (این قرآن) کتابى است که آیات آن (به واسطه فصاحت لفظ و متانت نظم و مصونیت محتوا از خطا و اختلاف و نسخ) استحکام یافته، سپس از جانب (خداى) حکیم آگاه (به سورهها و آیهها و احکام و اخلاق و معارف گوناگون) تفصیل داده شده است.
2 (دعوت من این است) که جز خدا را نپرستید؛ که همانا من براى شما از جانب او بیمدهنده و بشارتآورم.
3 و اینکه از پروردگار خود آمرزش بخواهید، سپس به سوى او بازگردید تا شما را با بهره خوشى (از زندگى) تا مدّتى معین برخوردار نماید و به هر صاحب فضلى فضل او را (پاداش دنیوى و اخروى کمالات هر صاحب کمالى را به تناسب کمالش) عطا نماید. و اگر روى بر تابید، بىتردید من بر شما از عذاب روزى بزرگ بیم دارم.
4 بازگشت شما به سوى خداست (ابتداء به ورود به برزخ و سپس به قیامت و آن گاه به مقرّ دائمى نعمت یا عذاب) و او بر هر چیزى تواناست.
چهار اصل مهم در دعوت انبیا
این سوره همانند آغاز سوره گذشته و بسیارى از سورههاى دیگر قرآن با بیان اهمیت این کتاب بزرگ آسمانى شروع مىشود، تا مردم به محتویات آن بیشتر توجه کنند، و با دیده دقیقترى به آن بنگرند
ذکر حروف مقطعه" الر" خود دلیلى است بر اهمیت این کتاب بزرگ آسمانى که با تمام اعجاز و عظمتش از حروف مقطعه سادهاى که در اختیار همگان است همچون" الف، لام، راء" تشکیل شده است
و به دنبال این حروف مقطعه یکى از ویژگیهاى قرآن مجید را با دو جمله بیان مىکند، نخست اینکه" کتابى است که تمام آیاتش متقن و مستحکم است" (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ).
و" سپس شرح و تفصیل و بیان تمام نیازمندیهاى انسان در زمینه زندگى فردى و اجتماعى مادى و معنوى، در آن بیان شده است" (ثُمَّ فُصِّلَتْ).
این کتاب بزرگ با این ویژگى از سوى چه کسى نازل شده است؟" از نزد خدایى که هم حکیم است و هم آگاه" (مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ).
که در جمله اول این واقعیت بیان شده است که قرآن مجموعه واحد به هم پیوستهاى است، که همچون یک بناى محکم و استوار بر جا است و نشان مىدهد که از سوى خداوند واحد یکتا نازل شده، و به همین دلیل هیچگونه تضاد و اختلاف در میان آیاتش دیده نمىشود.
اما جمله دوم اشاره به این حقیقت است که این کتاب در عین وحدت، آن چنان شاخهها و شعب فراوان دارد که تمام نیازهاى روحى و جسمى انسانها را در زیر پوشش خود قرار مىدهد
از آیه بعد مهمترین و اساسىترین محتواى قرآن یعنى توحید و مبارزه با شرک را به این صورت بیان مىکند:" نخستین دعوت من این است که جز خداوند یگانه یکتا را نپرستید" (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ)
و دومین برنامه دعوتم این است که" من براى شما از سوى او نذیر و بشیرم": در برابر نافرمانیها و ظلم و فساد و شرک و کفر، شما را بیم مىدهم، و از عکس العمل کارهایتان و مجازات الهى بر حذر مىدارم، و در برابر اطاعت و پاکى و تقوا شما را بشارت به سرنوشتى سعادتبخش مىدهم (إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ).
سومین دعوتم این است که از گناهان خویش استغفار کنید، و از آلودگیها خود را شستشو دهید (وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ)
و چهارمین دعوتم این است که" به سوى او باز گردید" و پس از شستشوى از گناه و پاک شدن در سایه استغفار، خود را به صفات الهى بیارائید که بازگشت به سوى او چیزى جز اقتباس از صفات او نیست (ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ).
در واقع چهار مرحله از مراحل مهم دعوت به سوى حق در ضمن چهار جمله بیان شده است که دو قسمت آن" جنبه عقیدتى" و زیر بنائى دارد، و دو قسمت" جنبه عملى" و رو بنائى: قبول اصل توحید و مبارزه با شرک و قبول رسالت پیامبر ص دو اصل اعتقادى است.
و شستشوى از گناه و تخلق به صفات الهى که سازندگى را به تمام معنى از نظر عمل دربر دارد، دو دستور عملى قرآن است، و اگر درست بیندیشیم تمام محتواى قرآن در این چهار بخش خلاصه مىشود
سپس نتیجههاى عملى" موافقت" یا" مخالفت" با این چهار دستور را چنین بیان مىکند:
هر گاه به این برنامهها جامه عمل بپوشانید خداوند تا پایان عمر شما را از زندگانى سعادتبخش این دنیا بهرهمند و متمتع مىسازد" (یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى).
و از آن بالاتر اینکه به هر کس به اندازه کارش، بهره مىدهد و تفاوت مردم را در چگونگى عمل به این چهار اصل به هیچوجه نادیده نمىگیرد، بلکه به هر صاحب فضیلتى به اندازه فضیلتش عطا مىکند" (وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ).
و اما اگر راه مخالفت را پیش گیرید، و در برابر این دستورهاى چهارگانه عقیدتى و عملى سرپیچى کنید، من از عذاب روز بزرگى بر شما بیمناکم" همان روز که در دادگاه بزرگ عدل الهى حضور مىیابید (وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ کَبِیرٍ).
به هر حال بدانید که هر کس باشید، و در هر مقام و منزلتى قرار گیرید، سرانجام" بازگشت همه شما به سوى خدا است" (إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ).
و این جمله اشاره به اصل پنجمى از اصول تفصیلى قرآن یعنى مساله معاد و رستاخیز است.
اما هیچگاه فکر نکنید که قدرت شما در برابر قدرت خدا اهمیتى دارد، یا مىتوانید از فرمان او، و دادگاه عدالتش فرار کنید، و نیز تصور نکنید که او نمىتواند استخوانهاى پوسیده شما را بعد از مرگ جمعآورى کند، و لباس حیات و زندگى نوینى بر آن بپوشاند" چرا که او بر همه چیز قادر و تواناست" (وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
منبع تفسیر نمونه جلد 9 صفحه8الی11
سلام
بسیار عالی و در جای دیگر میفرمایند
و استغفروا ربکم انه کان غفارا یرسل السما علیکم مدرارا و یمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات و انهارا
در واقع استغفار باعث پالایش میشود و تسبیح تخلق به پاکیهیا .
شاد.سلامت و ثروتمند باشی دوست من